عراقچی دنبال احیای برجام است یا یک توافق جدید؟ | فرجیراد: برجام خوب است اما کار در قالب ۵+۱ فرساینده خواهد بود | گفتگو باید به صورت مستقیم با آمریکا انجام شود
رویداد۲۴ | امیرحسین جعفری: صحبتهای اخیر عراقچی درباره برجام، گویای بازشدن پرونده جدیدی در حوزه سیاست خارجی است. صحبتهای عراقچی تا حدی بیانگر پایان برجام و شکلگیری مذاکرات با ساختاری جدید است که با تعهداتی جدید و مطالباتی جدید پیش خواهد رفت. در این شرایط تقابل روسیه و آمریکا، میتواند مانعی برای گفتگوهای ایران باشد و این مسأله میتواند گفتگوهای مستقیم ایران و آمریکا را قوت بخشد.
بیشتر بخوانید: واکنش عراقچی به تعبیر «مرگ برجام» از اظهاراتش؛ من چنین صحبتی نکردم، اما باید دنبال اشکال دیگری برای توافق باشیم
عبدالرضا فرجی راد، استاد ژئوپلوتیک و دیپلمات سابق، معتقد است که مذاکره در قالب برجام، فرسایشی خواهد شد. این در حالیاست که تحریمها هرچه زودتر باید برداشته شود؛ او در اینباره به «رویداد۲۴» میگوید: «با توجه به وقفه چند سال اخیر در اجرای برجام و منقضیشدن برخی از بندهای آن، باید یک تصمیم جدید گرفت. کتاب برجام میتواند دوباره باز شود و بندهای منقضی شده کنار برود و دوباره بر سر آن گفتگو شود، یا اینکه مذاکراتی را برمبنای مطالبات برجام شروع کنند. از الان نمیتوان گفت که وارد فاز جدیدی میشویم یا برجام تداوم مییابد.»
این دیپلمات سابق اضافه میکند: «من با اینکه برجام را یک توافق خوب میدانم، معتقدم نباید در قالب ۱+۵ کار کنیم، این قالب برای ما مشکلات بسیاری خواهد داشت. اگر بخواهیم توافق جدیدی را شروع کنیم، در این ساختار فرسایشی میشود. با توجه به اینکه کشور نیاز دارد تحریمها هرچه زودتر برداشته شود و اقتصاد و معیشت مردم تکان بخورد، نباید وارد روند فرساینده شد. با توجه به تحولات جهان از جمله جنگ اوکراین، تحولات خاورمیانه و... که اثرات آن تا سالهای آینده هم پابرجاست، باید سریع به یک نتیجه رسید.»
امتیازگیری از طریق ایران در ۵+۱
فرجیراد معتقد است که رقابت شرق و غرب در ۵+۱، نمیگذارد ایران به یک نتیجه مطلوب دست یابد: «با توجه به احتمال پیروی ترامپ و تداوم گفتگو با ۵+۱، نمیتوان به نتیجه خوبی رسید. الان روسیه دشمن آمریکا و اروپاست و روابط چین و آمریکا هم تغییر کرده است. این تغییرات موانعی است که اجازه نمیدهد 5+1 به یک توافق با ایران دست یابد. آنها در کنار هم فکر میکنند که باید از طریق ایران امتیازات بیشتری به دست بیاورند. در نتیجه گفتگو باید به صورت مستقیم با آمریکا انجام شود. اگر گفتگوها بین ایران و آمریکا انجام شود، مسائل اختلافی با اروپا هم حل میشود. روسها در قالب ۵+۱ ما را به نتیجه مناسبی نمیرسانند. ایران و آمریکا هم بخواهند به یک توافق نزدیک شوند، روسها مانع ایجاد میکنند.»
مسیر بازگشت ناپذیر غنیسازی ایران
فرجی راد معتقد است که ایران مسیر غیرقابل بازگشتی را در غنیسازی طی کرده و دیگر نمیتواند به اعداد برجام در این حوزه بازگردد: «مطالبات جدیدی در مذاکرات پیش رو باید مطرح شود. در متن برجام بندها و تبصرههایی وجود دارد که تماماً کهنه شدهاند و قابلیت اجرا ندارند. مثلاً سال آینده برخی از بندهای تعهدی ایران تمام میشود و در برجام تعهد ایران غنیسازی ۳.۷۶درصد بوده اما اکنون ۶۰ درصد غنیسازی میکند. اروپا هم به تعهدات خود عمل نکرده و ایران نمیتواند بعد از چند سال به ۳.۷۶درصد برگردد. ایران هزینههای سنگینی در سالهای اخیر داده و نمیتواند به عقب برگردد، در نتیجه باید مبنا را برعدم تولید سلاح بگذارند و مذاکرات را پیش ببرند. اگر تولید سلاح یک مبنا باشد، راحتتر میتوان به نتیجه رسید. باید تعهدات جدیدی از سوی غربیها مشخص شود تا دیگر مثل برجام زیر آن نزنند. تغییرات ژئوپلوتیکی در جهان هم رخ داده که این تغییرات در توافق جدید میان ایران و غرب به وجود خواهد آورد.»
دست باز وزارت خارجه
این استاد ژئوپلوتیک معتقد است که در این دوره، دست وزارت خارجه برای گفتگوهای بیشتر از دوره روحانی باز است: «من فکر میکنم انتخاب آقای عراقچی با توجه به تجربه ایشان در مذاکرات هستهای، به این دلیل بوده که وزارت خارجه عهدهدار گفتگوها باشد. دست وزارت خارجه در این دوره برای مذاکره باز خواهد بود. گزارشهای شورایعالی امنیت ملی هم مورد توجه است اما به طور کلی پرونده مذاکرات در دست وزارت خارجه خواهد بود. وزارت خارجه بهتر است که گفتگو با ۵+۱ را خاتمه دهد و وارد گفتگو با آمریکا شود. نباید در این دوره وارد مذاکرات پنهانی و با واسطه شد.»
پایان گفتگوهای برجامی و شکلگیری فصل جدیدی از مذاکرات، آن هم با سردمداری عراقچی بیانگر دست باز وزارت خارجه برای مذاکرات است. وزارت خارجه در این دوره با شکل جدیدی از مذاکرات مواجه است که دیگر نمیتواند موضوعات برجامی را پیش ببرد. در این دوره با توجه به منقضی شدن بندای برجامی و عبور ایران از اعداد برجام در حوزه غنیسازی، دیالوگها و مطالبات جدیدی میان ایران و غرب در حوزه هستهای و تحریمها شکل خواهد گرفت. لزوم عبور سریع از تحریمها نیز، شرایط متفاوتی از مذاکرات را پیش روی همگان قرار میدهد.
مگر انگلیس، فرانسه، آلمان و روسیهٔ در چه چیزی بهتر از آمریکا هستند. برای چین منافع چین همیشه اولی است. قاطی کردن این کشورها چه مزیتی برای ما دارد و چه نفعی برای آنها دارد؟ ما بجای اینکه دنبال منافع خود باشیم تسهیل گر منافع این ۵ کشور هستیم. چرا؟
جدیدا اقای عراقچی وزیر امور خارجه مرگ برجام را اعلام کردند. اما با پیشنهاد غربی ها بازی برجام 2 شروع شد تا 4 سال دیگر هم با پروژه برجام 2 سر مردم را شیره بمالند.
برجام در واقع ادامه پروژه باوردهی سلاح هسته ای به ملتها( برده ها ) و ایجاد رعب و وحشت در دل انها می باشد.
گلوبالیستها برای باور دادن سلاح خیالی هسته ای به ملتها حدود هفتاد سال با پروژه جنگ سرد دنیا را هدایت و مهندسی کردند و حدود 10 سال است که با پروژه برجام ان را ادامه دادند.
برجام هیچگاه یک موضوع واقعی نبوده است و فقط یک بازی کثیف سیاسی برای فریب ملتها و باور دادن سلاح هسته ای و ایجاد ترس در انها بوده است.
دلیل کش امدن مذاکرات برجام هم همین است که پایان برجام یعنی افشای دروغ بودن سلاح هسته ای. و از نظر کشورهای به ظاهر ابرقدرت نباید این مذاکرات پایان یابد.
گره برجام فقط حیثیت کشورهای به ظاهر ابرقدرت است.
برجام یک بازی سیاسیست و تا کشورهای به ظاهر ابرقدرت نخواهند خاتمه نخواهد یافت.
مدتی پیش اقای عراقچی اعلام کردند که هنوز سانتریفیوژهای غنی سازی اورانیوم را از نزدیک ندیده اند.
سوال؟
پس اقای عراقچی و همکارانش در جلسات برجام از چه موضوعاتی صحبت می کرده اند.؟
پس برجام بر سر چیست ؟
و ما تا کی باید بازی داده شویم؟
3 سال از جنگ اوکراین می گذرد و روسیه هیچ دست اوردی نداشته و در حد یک کشور افریقایی ظاهر شده و در گیر جنگ فرسایشی شده و دیگر وجهه یک ابرقدرت را ندارد. مگر روسیه نمی گفت که 24 ساعته اوکراین را اشغال می کند.
اگر سلاح هسته ای واقعا وجود داشت روسیه یک عدد از ان را به کار می برد تا ترس و وحشت از روسیه را به جهانیان القا کند.
به نطر می رسد روسیه به بن بست رسیده و چه بسا ولادیمیر پوتین و مدودوف دست به خودکشی بزنند.
شکست یا حتی اتش بس در این جنگ برای پوتین و تیمش حکم پایان حیاتشان را دارد.
این مشکل مردم ایران است که با چنین سوژه هایی فریب می خورند. چنین سوژه هایی در نهایت تبدیل به یک تراژدی خواهند شد.
بدترین تراژدی واقعی در زندگی ایرانیان این است که از نور می ترسند نه تاریکی.